Project Review
A Museum for Learning & Fun
DuPage Children’s Museum (DCM), Naperville, Illinois)
نخستین چیزی که شما از موزه کودکان DuPage (DCM) میبینید، یک در قرمز رنگ به ارتفاع ۳۵ فوت است. Susan Broad، مدیر اجرایی موزه، در این خصوص میگوید: «این در نشانهای است از آنچه ما بدان اعتقاد داریم. از دیدگاه ما چون درِ این موزه به روی کودکان باز میشود، پس باید متناسب با حال و هوای آنان باشد.»
در ورودی بزرگ قرمزرنگ به ارتفاع ۳۵ فوت که به تمام بازدیدکنندگان در بدو ورود به موزه خوشآمد میگوید، به شناسه گرافیکی جدید موزه تبدیل شده است.
موزه کودکان DuPage که در سال ۱۹۸۷ به منظور آموزش خانوادهها و کودکان تأسیس شده است، در ابتدا فاقد یک مکان مشخص بود، بطوری که از شهری به شهر دیگر نقل مکان میکرد و در این اواخر نیز به دو مکان موقتی منتقل شده بود. اما در حال حاضر مکان جدید این مؤسسه غیرانتفاعی، ساختمان پیشین صنایع چوب Moser در نزدیکی مرکز شهر Naperville در ایلینویز، با زیربنایی بالغ بر ۴۴۰۰۰ فوت مربع است. این مؤسسه با جذب تعداد زیادی از خانوادهها، هم از نظر بزرگی و هم از نظر اهداف و مأموریتها توسعه پیدا کرده و بخاطر نمایشگاه بدیع و بیسابقه خود و برنامههای پیشرفتهاش مورد توجه زیادی قرار گرفته است. Broad میگوید: «ما از احیاء و قابل استفاده ساختن فضا بوسیله کودکان استقبال میکنیم و به همین جهت به ایده بازیابی و احیاء یک ساختمان موجود و تبدیل آن به موزهای برای کودکان علاقمند بودیم.»
تبدیل ساختمان صنایع چوب به یک موزه فکرشده و کارآمد برای کودکان کار آسانی نبود، لیکن تلفیق استعداد لازم و دانش تخصصی مورد نیاز این کار، در سایه همکاری میان Peter J. Exley، معمار عضو شرکت architectureisfun و Nagle Hartray Danker Kagan McKay Architects Planners Ltd. (NHDKM)، آن را عملی ساخت. Peter Exley، معمار طراح پروژه، میگوید: «ما میخواستیم هویتی برای این ساختمان خلق کنیم که آن را از یک ساختمان صنایع چوب به ساختمانی تبدیل کند که نقش مهمی در شهر ایفا نماید و کودکان و بزرگترهایشان آن را متعلق به خود بدانند.»
آرم موزه کودکان DuPage در نمای ساختمان با رنگآمیزی متنوع، نشانهای از مفرح بودن داخل ساختمان است.
شرکتهای دستاندرکار این پروژه در یک پروسه کاملاً ساده و خودجوش تعیین شدند. Exley قبلاً چند کار مشاوره برای DCM انجام داده بود، از اینرو وقتی موزه اقدام به خرید ساختمان کرد، مدیران موزه طبعاً او را به عنوان یکی از نامزدهای طراحی این ساختمان در نظر گرفتند. NHDKM نیز یک شرکت قدیمیتر و بزرگتر بود که با انجام پروژههای مشابه، دانش تخصصی و تجربه مورد نیاز این کار را کسب کرده بود.Exley و Howard Kagan، یکی از مدیران NHDKM، سالهای زیادی بود که همدیگر را میشناختند و روابط شخصی و حرفهای متقابلی که داشتند، آنها را به انجام کار گروهی و مشترک بر روی پروژه DCM سوق داد. موفقیت همکاری این دو شرکت، تا اندازه زیادی مدیون وجدانهای آزاداندیشی بود که اجازه میداد هر شرکتی بجای فکرکردن به جاهطلبیهای طراحانه خود، تنها به خیر و صلاح موزه فکر کند. همچنین اشخاص برجسته تیم طراحی Exley/NHDKM کاملاً با کارمندان موزه در بخش طراحی، به یک زبان مشترک رسیده بودند و همین امر کار بر روی این پروژه را به یک کار بسیار مفرح و دلچسب تبدیل میکرد. در کل، این شیوه کاری نقش بسیار زیادی در نزدیکساختن تیم طراحی به طبیعت و حال و هوای یک موزه کودکان داشت.
تیم طراحی، در یک ارتباط کاری نزدیک با کارمندان موزه و پس از بررسی کامل شهر Naperville، طرح جامع مبسوطی تهیه کرد که در آن رشد آتی موزه، ارتباط آن با شبکه راههای اصلی و نیز نحوه دسترسی کامل معلولان پیشبینی شده بود. محدودیتهای مربوط به بودجه و نیز مشکلات مختلف مربوط به بخش اداری ایجاب میکرد که پروژه، جهت دستیابی به اهداف درازمدت موزه، فازبندی شود. فاز یک پروژه که اجرای آن، در یک دوره زمانی پنجساله پس از تملک سایت، اخیراً به پایان رسید، شامل طراحی و ایجاد تغییرات لازم در ساختمان موجود، برای تبدیل آن به یک محیط جذاب و سالم بود.
ستونهای تقويتی موزه، یک جنگل خیالی از فرم و ریتم ایجاد میکنند.
انجام فاز اول پروژه کار آسانی نبود، زیرا بزرگبودن دهانه سازه و الزامات سازهای مختص یک کاربری عمومی، تقویت گسترده سازه را به یکی از ضرورتها و اولویتهای عمده کار تبدیل کرده بود. همینطور، بایستی علاوه بر ساخت مجدد پلههای موجود، یک راهپله دیگر نیز، به منظور رعایت مقررات ایمنی، به ساختمان اضافه میشد.
در این پروژه ضمن اولویتبخشی به موضوعات عملی و اجرایی، توجه و اندیشه زیادی نیز صرف شکیل و مفرحبودن آن شده است. این ساختمان که بطرز عالی و قابل توجهی احیاء شده است، از عناصر شمایلگونه و نمادین قابل فهم و تشخیص برای کودکان بهره میجوید. برای مثال، در بزرگ قرمزرنگ که به تمام بازدیدکنندگان در بدو ورود به موزه خوشآمد میگوید، به شناسه گرافیکی جدید موزه تبدیل شده است.
پلان موزه
برای تیم طراحی، شروع معماری و طراحی پس از حصول معرفت نسبت به افرادی که از آن استفاده خواهند کرد، از اهمیت زیادی برخوردار بود. بر این اساس، گفتگوهای رودرو با کودکان و بزرگترهایشان زمینه شکلگیری طرح اولیه پروژه را فراهم نمود. در ابتدا کودکان موزه جدید را آنگونه که در رؤیاهای خویش میپروراندند، نقاشی کردند. نقاشیهای کودکان با برجستهساختن موضوعات مهم مورد توجه آنان، کمک قابل ملاحظهای به روشنشدن چارچوب کلی برنامهریزی موزه و نیز شناخت برخی جزئیات طراحی کرد. همچنین تیم طراحی ملاقاتهایی با کارمندان موزه و مشاوران هنری، آموزشی و علمی بیرون از موزه ترتیب داد که Exley از آنها با عنوان «مشاوره مطلق» یاد میکند. در نهایت پس از بررسیها و مطالعات اولیه، آلترناتیوهای طراحی برای هر طبقه از ساختمان، با توجه کامل به نیازهای آتی موزه در زمینههای مختلف برنامهریزی، بهرهبرداری، زیباییشناسی و طراحی، تهیه شدند.
در مراحل مختلف فاز یک پروژه از عناصر موجود در ساختمان از قبیل سقفهای بلند و اسکلت بتونی بهره گرفته شده است. همچنین طراحی معماری و طراحی نمایشگاهی موزه بطور همزمان صورت گرفته است تا با استفاده از رنگهای متعدد و ایجاد تنوعهای فضایی جالبتوجه که امکان مشاهده موضوعات از پرسپکتیوهای مختلف را فراهم میآورد، نوعی حس تحرک و سرزندگی به مجموعه تزریق شود و در کل ساختمان از یک شخصیت فعال و پویا برخوردار گردد. ستونهای داخلی جدید هم که به منظور تقویت سیستم سازهای به ساختمان اضافه شدهاند، تمثیلی از دستهای به سمت بالا درازشده کودکان هستند، گویی کودکان با دستهای خود ساختمان را نگهداشتهاند.
طرح جالب ستونهای تقویتی به دستهای به سمت بالا درازشده کودکان شبیه است، گویی کودکان با دستهای خود ساختمان را نگهداشتهاند.
آنچه مسلم است، معماری مؤسسهای که حس کنجکاوی و خلاقیت را برمیانگیزد، بایستی ایجادکننده شور و هیجان باشد. همانطور که میدانیم، طراحی فضاها و سطحهایی که آدمی را غافلگیر میسازند و بر میانگیزانند و در کل ایجاد تحرک و شور و هیجان در یک ساختمان بزرگ با بودجهای بسیار محدود، از طریق ابزارهای مشخصی همچون مصالح، فرم، و بافت امکانپذیر است. از اینرو طرح با وجود کودکانه بودن، از نوعی پیچیدگی نیز برخوردار است و دربردارنده ۲۰ رنگ مختلف، نورهای رنگی آویزان در طرحهای متنوع و مهیج، و یک دیوار لمسکردنی میباشد که حتی کودکان خردسال را نیز به خود جذب میکند.
فضای رنگارنگ ورودی موزه
چون کودکان به عنوان کاربران اصلی این ساختمان، دارای روحیه سرکش و سرسختی هستند، مصالح مورد استفاده در این پروژه بیشتر با توجه به دوام آنها و نیز طیف رنگی مورد علاقه کودکان انتخاب شدهاند. به منظور هویتبخشی به موزه جدید که از نظر کاربری در زمره فضاهای آموزشی قرار میگیرد، و ایجاد تمایز آشکار میان این موزه با فضاهای صرفاً نمایشگاهی، از طیف رنگی پویا و جزئیات طراحی غیرمتداول در آن استفاده شده است. رنگهای چشمگیر و متنوع بکاررفته در این موزه، فرم و مفهوم جدیدی به فضاهای اختصاصیافته برای فعالیتهای عملی کودکان، در رشتههای مختلف هنر، ریاضیات و علوم، میبخشند. البته بایستی توجه داشت که به دلیل محدودیت بودجه، ایجاد یک محیط رنگارنگ و شاد، به هیچ وجه نبایستی بودجه اختصاصیافته به این پروژه را تحت تأثیر قرار میداد.
دیوارهای لمسکردنی در دورتادور موزه که از انواع مختلف مواد بازیافتی، مغناطیسی و آکوستیکی در آنها استفاده شده است.
کودکان در این موزه راهشان را به آسانی از منطقهای به منطقه دیگر پیدا میکنند، در عین حال دیدهای وسیع و فراگیری به قسمتهای مختلف موزه وجود دارد که این امکان را برای والدین به وجود میآورد که دورادور مراقب کودکان خود باشند. در ورودی ساختمان، کفپوش راهراهی وجود دارد که توجه کودکان را به فضاهای ویژه فعالیت و تفریح جلب میکند. هر در قرمز رنگ در ساختمان دری برای خوشآمدگویی است؛ دعوتی برای کشف و تجربه چیزهای جدید. اما، پشت یک در آبی رنگ، ممکن است فضای مخفی و پوشیدهای، مثل یک انبار یا فضای مخصوص کارمندان، وجود داشته باشد. حتی در پانلهایی که اسامی یا پیامهای خیرین بر روی آنها حک شده، جزئیات ابتکاری و کمهزینهای مورد استفاده قرار گرفته است. این پانلها که از تایلهای سرامیکی دارای رنگهای روشن ساخته شدهاند، رنگارنگی و درخشندگی خاصی به کریدور ورودی، میبخشند.
میز آبSink and Float تجربه حسی آرام و ملایمی برای کودکان فراهم میکند.
بازیها و سرگرمیهایی که نیازی به کنترل و راهنمایی ندارند، از برنامههای مورد علاقه موزه به شمار میآیند. بسیاری از آیتمهای نمایشگاهی پرطرفدار در مکان پیشین موزه، با شکل و شمایلی نو مجدداً در محل جدید احیاء شدهاند و چند آیتم ویژه و منتخب جدید نیز به بخشهای قبلی افزوده شده است.
کودکان در میزFast Flow یاد میگیرند که آب یکی از منابع مهم نیروست.
مهمترین فضاهای نمایشگاهی موزه که کودکان در آنها آزادانه به انجام فعالیتهای مختلف آموزشی ـ تفریحی میپردازند، عبارتند از: خانه ساختمان Moser، WaterWorks (بخش مربوط به آب)، بخش حبابها، AirWorks(بخش مربوط به هوا)، Make It Move (بخش مربوط به حرکت).
خانه ساختمان Moser ابزارها و مصالح ساختمانی واقعی در اختیار کودکان قرار میدهد.
در این موزه فضای خاصی بنام «خانه ساختمان» برای کودکان پیشبینی شده است تا در آن، آنچه را میبینند، در آرامش فکری کامل بسازند. به اعتقاد Exley، خانه ساختمان نه تنها به کودکان در استفاده از ابزارهای واقعی (مثل میخ، اره، چکش و عینک ایمنی) آزادی کامل میدهد، بلکه محیط امنی نیز برای آنها فراهم میآورد و مهارتهای آنها را جهت انجام ایمن و بیخطر کارهای عملی تقویت میکند. Lisa Notter، مدیر بازاریابی موزه میگوید: «بیشتر موزهها ما را بخاطر کاربرد میخهای واقعی در فضاهای نمایشگاهی، دیوانه میپندارند.» اما واقعیت این است که فرهنگ ایجادشده به کمک طراحی فضا و مربیان آموزشی، به تدریج حس مسؤولیتپذیری را به کودکان منتقل میکند و آنها احساس میکنند که از امتیازات ویژهای برخوردار شدهاند. در نتیجه کودکان وقتی فرصت مییابند ابزارهای مورد استفاده بزرگترها را بکار گیرند، به مقررات نحوه کار در خانه ساختمان احترام میگذارند و با دقت آنها را رعایت میکنند. فضای داخلی خانه ساختمان عمداً در حال ساخت رها شده است تا به درک و شناخت کودکان از مصالح ساختمانی کمک کند. در این بخش، فضایی شبیه اتاق زیرشیروانی ضمن اینکه این امکان را برای کودکان فراهم میآورد که خودشان ساختن سقف را تمام کنند، نقطه دید متفاوتی نیز در اختیار آنها قرار میدهد
دایرهای از ماهوتپاککنهای ماشینشویی که از حبابها محافظت میکنند.
بخش حبابها از یک طرف یکی از بخشهای پرطرفدار و دیرپای موزه و از طرف دیگر بخاطر مسائل مربوط به نگهداری، یکی از بخشهای مشکلآفرین آن به شمار میروند. ماهوتپاککنهای ماشینشویی بسیار بزرگ که از حبابها محافظت میکنند، عناصر بارز این بخش هستند. کودکان دوست دارند دستهایشان را با آنها پاک کنند و خودشان را بزور در میان دو ماهوتپاککن، که برخی از آنها به عمد کاملاً نزدیک یکدیگر طراحی شدهاند، جا بدهند. کفهای بتونی و کفشپاککنهای لاستیکی، به دلیل دوام زیاد و نگهداری آسان، عمدهترین مصالح بکاررفته در بخش حبابها هستند.
تونل باد شفاف AirWorks: کودکان بیرون از تونل میتوانند تجربه کودکان درون تونل را تماشا نمایند.
در بخش AirWorks، کودکان با مسائل مربوط به هوا سروکار پیدا میکنند. در این بخش، تونل باد شفافی به قطر ۶ فوت وجود دارد که بطور عملی کودکان را با نیروی هوا و نقش آن در زندگی آشنا میسازد. کودکان در درون این تونل با پرتاب بشقاب پرنده، یا با به هوا فرستادن نوارهای کاغذی و بادبادکها، عملاً نیروی باد را تجربه میکنند و افراد بیرون از تونل نیز میتوانند این تجربه کودکان را تماشا نمایند.
کودکان در بخش Make It Move از طریق بازیکردن با رمپها و غلتکها، با قوانین حرکت آشنا میشوند.
در بخش Make It Move، کودکان از طریق بازیکردن با رمپها و غلتکها، به تجربه فعالیتهای فیزیکی مربوط به حرکت از قبیل هلدادن، انداختن، غلتاندن و کشیدن میپردازند و بدینترتیب با قوانین حرکت آشنا میشوند.
بخش Make It Move: نمونهای از رنگهای چشمگیر بکاررفته در سراسر موزه
Sue Broad در خصوص روند کار تیم طراحی این پروژه میگوید: «سرگرمکننده بودن بایستی یکی از ویژگیهای مسلم پروژه مهیج و لذتبخشی همچون طراحی موزه کودکان، باشد. در فرایند بازسازی این ساختمان، تیم طراحی که انجام کار بصورت گروهی و خلاقانه در یک محیط صمیمی، از ویژگیهای بارز آن بود، چالشهای بسیاری را پشت سر گذاشت. ادعای انجام کار گروهی از سوی یک شرکت معماری خیلی آسان است … اما انجام کار گروهی در این تیم، یک واقعیت غیر قابل انکار بود.»
لابراتوار آموزشی: یک طرح و تجربه آموزشی بزرگ، برآیند نظرات متعدد طراح، کارفرما، برنامهریزان، مربیان و کودکان.
در حال حاضر تعداد بازدیدکنندگان موزه به بیش از ۳۰۰۰۰۰ نفر رسیده و تقریباً بیش از دو برابر افزایش یافته است. بیشک عامل عمده این افزایش، ساختمان موزه و نمایشگاههای مکمل آن میباشد. در آینده نزدیک، در فاز دو پروژه نیز ۲۰۰۰۰ فوتمربع فضا به همراه یک ورودی جدید و در قرمزرنگ بزرگتر، فضاهای نمایشگاهی تکمیلی، یک باغ نمایشگاهی واقع در پشتبام و نیز امکانات پارکینگ، به مجموعه اضافه خواهد شد.
اتاق چندمنظوره: یک محل مناسب برای گردهمآیی در مناسبتهای مختلف و نیز محلی برای اجارهدادن